در یک شهربازی پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروشی نگاه میکرد که از قرار معلوم فروشنده مهربانی بود...بادکنک فروش یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدین وسیله جمعیتی از مشتریان جوان را جذب خود کرد سپس بادکنک آبی و همینطور یک بادکنک زرد و بعد از آن یک بادکنک سفید را رها کرد....ادامه مطلب...